مقدمه :
شاید از یک نگاه ، یکی از نابهنجاترین رخدادهایی که ممکن است رخ دهد ، وقوع جنگ داخلی ، حضور یگانهای نظامی بیگانه در خاک یک کشور است که مشخصاً عدم امنیت لازم را برای مردم کشور مزبور و حتی دیپلماتهای کشورهای دیگر فراهم می نماید .
با اشغال عراق در سال 2003 ، این رخداد برای این کشور بوقوع پیوست و نتیجه آن ، هزاران هزار کشته و معلول و مفقود بشمار می آمد . با این حال ، عدم امنیت در خاک کشور فوق الذکر، دامن دیپلماتهای خارجی را نیز گرفت و حمله ناگهانی نظامیان آمریکایی به مرکز دیپلماتیک ایران در اربیل ، مقدمه ای شد برای حوادث بعدی .
حملهی یگانهای ارتش ایالات متحده به کنسول ایران در اربیل:
سابقه این رویداد به حادثه رخ داده شده به تاریخ ۱۱ ژانویهی ۲۰۰۷ بر میگردد که در طی آن ، ارتش امریکا به یک مرکز دیپلماتیک ایران که قرار بود به کنسول گری تبدیل شود ، حمله کرده و دو دیپلمات ارشد و پنج دیپلمات دیگر را بازداشت نمود . توضیح اینکه ایالات متحده ادعا می نمود که از این مرکز این بود بعنوان محلی برای فعالیتهای غیر دیپلماتیک استفاده می شود ، اما ایران و مسئولان اقلیم کردستان این مسئله را بشدت رد نموده و این اشخاص را دیپلمات معرفی میکرد. با این وصف ، دو سال بعد ، یعنی در ۹ ژولای ۲۰۰۹ ایالات متحده ، این پنج دیپلمات زندانی را ازاد کرد.
روند حمله:
به گفتهی مسئولین ایرانی حاضر در صحنه ، . حمله بین ساعت ۳تا ۵ صبح صورت گرفت و نیروهای امریکایی با استفاده از 5 فروند بالگرد بر بام ساختمان مرکز در اربیل فرود امده و پس از خلع سلاح نگهبانان ، وارد ساختمان شدند، ۵ نفر را بازداشت کرده و تجهیزات را نیز با خود بردند. و مسئولین محلی(کرد) اعلام کردند که رایانه ها و اسناد نیز توسط نیروهای امریکایی مصادره شدند .
در گزارشی که بعدها توسط مسعود بارزانی نیز تایید شد، نیروهای امریکایی براین ادعا بودند که در جریان این حمله قصد داشتند دو مقام بلندپایه ایرانی را که در ان زمان در جریان یک بازدید برای افزایش همکاری های امنیتی در منطقه در عراق حضور داشته و با جلال طالبانی نیز دیدار کرده بودند ، بازداشت نمایند .
به گفته مسعود بارزانی ، این مقامات بلندپایه به اینجا امدند و ازادانه هم به اینجا امدند. دیدارهای انها با رئیس جمهور( جلال طالبانی) و من( مسعود بارزانی) در شبکه های خبری نیز اعلام شد. امریکایی ها هم امدند تا این افراد را دستگیر کنند و نه انهایی که در ان دفتر نمایندگی دیپلماتیک ایران در اربیل حضور داشتند . به اعتقاد وی ، آمریکایی ها ، در مکان نامناسب و در موقعیت زمانی بدی دست به عملیات زده بودند . علاوه برآن ، اعلام شد که نیروهای امریکایی تلاش کرده بودند تا افرادی را در فرودگاه اربیل نیز بازداشت کنند، اما با عکس العمل نیروهای حاضر در فرودگاه مواجه شدند که اجازهی این کار را نداده بودند. هوشیار زیباری، وزیر امور خارجه وقت عراق نیز ادعا داشت ، بین نیروهای امریکایی و کرد که یک درگیری در شرف رخ دادن بود ، اما در اخرین لحظات از یک قتل عام جلوگیری شد.
نکته اینجاست که حمله فوق در زمانی صورت گرفت که جرج بوش بطور همزمان، در حال سخنرانی برای مردم ایالات متحده بود براین اعتقاد قرار داشت که عناصری از همسایه شرقی عراق ، برای گروههایی که بر علیه امریکا میجنگند سلاح و مهمات ارسال می کنند .
وضعیت دفتر دیپلماتیک ایران :
این دفتر در اربیل از سال ۱۹۹۲ فعال بوده است و به گفتهی هوشیار زیباری، کارمندان این دفتر به صورت قانونی فعالیت میکردند و دفتر در حال طی مراحل اداری برای تبدیل شدن به کنسولگری بوده است. اما برای دریافت مجوز حمایت و حفاظت دیپلماتیک مراحل اداری خود را طی می نمود .
اما به گفتهی مسئولین ایرانی ، بر اساس توافقات گذشته ، وضعیت این دفتر به کنسولگری تغییر وضعیت داده شده ، تا جایی که اسناد و رسمی نیز بین دو کشور تبادل شده بود.
مسئولین اقلیم کردستان نیز براین اعتقاد بودند که اقدامات کنسولی، همانند دادن ویزا ، در این دفتر از سال ۱۹۹۲ صورت میگرفته است و با اشخاص این دفتر به مانند دیپلمات های رسمی رفتار می شده است .
اما ، سخن گوی وقت وزارت کشور ایالات متحده ،"شین مککومرک" براین ادعا بود که افراد بازداشت شده دیپلمات نبودند.
تبعات حمله به کنسولگری :
مسعود بارزانی دستگیری مسئولین ایرانی را محکوم و ازادی سریع انها را خواستار شد. دولت کردستان نیزاعلام کرد که از نقشهی امریکا برای حمله به این دفتر اطلاع نداشته و هدف عملیات را نمیدانسته است. پس از بازداشت، نیروهای امریکایی ، دیپلماتهای ایرانی را به منطقهی ایکاوا که محل حضور نمایندگان کشورها و سازمان های خارجی است بردند. نیروهای محلی کردستان عراق نیز اعلام کردند که سه خودروی امریکایی را محاصره و متوقف کردهاند تا از اقدامات بعدی انها جلوگیری کنند.
محمد علی حسینی ،سخنگوی وقت وزارت امور خارجهی ایران، در مصاحبهای با یک رادیوی دولتی گفت که با توجه به اینکه حضور کارمندان ایرانی در اربیل قانونی بوده، حمله بر خلاف قوانین بین المللی است و براین اعتقاد پای می فشرد که این اعمال توسط نیروهای ائتلاف، برای فشار به ایران و ایجاد اختلاف بین عراق و همسایگانش صورت می گیرد .
در بُعد سیاسی ، در تهران،ایران سفرای عراق و سویس( حافظ منافع امریکا در ایران) را احضار کرد.دبیرکل سازمان ملل نیز ، این حادثه را مسئلهای بین دو کشور خواند! و یک سخنگوی سازمان ملل گفت که :” ما این مسئله را به خود این کشورها سپردیم تا مشکل را بین خودشان حل کنند. نهایتا بستگی به شورای امنیت دارد تا تعیین کنند که قطعنامه ها به چه صورت در خصوص این پرونده اعمال میشوند.
عکس العمل :
به اعتقاد برخی کارشناسان ، افزایش درگیری های دیپلماتیک بین دو طرف، درنهایت منجر به دستگیری ۱۵ افسر نیروی دریایی سلطنتی که دو ماه بعد از این اتفاق رخ داد، گردید.
به گفتهی رابین رایت ،روزنامه نگار امریکایی ، دستگیری ۱۵ افسر نیروی دریایی انگلیس در خلیج فارس با دستگیری ۵ ایرانی مرتبط بشمار می رفت . این دستگیری که سه روز پس از آغاز سال جدید شمسی صورت گرفت، روزی که دولت ایران اعلام کرده بود که می بایست در این روز دیپلمات ها ازاد شوند، اما در این خصوص هیچ اتفاقی رخ نداد .
به ادعای طرف آمریکایی ، ۵ نفر بازداشت ایرانی بازداشت شده، احتمالا جمعی بخشی از نیروهای مسلح غیر منظم ایران بوده و نیروهایی که افسران انگلیسی را بازداشت نموده اند ، عوامل نیروی دریایی یکی از دونیروی مسلح منظم ایران بوده اند.
۱۲ روز بعدو با ازادی ملوانان انگلیسی به نظر میرسد که ایران توجهش را به جایی دیگر متمرکز کرده ، اما یک ماه بعد، پنج ایرانی- امریکایی با اتهامات امنیتی بازداشت و روانه زندان شدند.
در بازداشت:
براساس قانون عراق،عناصری که با عنوان خرابکار(شبه نظامی) بازداشت میشوند، باید در دادگاه های عمومی و غیر نظامی محاکمه شوند. این افراد صرفا ۱۴ روز در بازداشت میماندند و پس از ان می بایست به دادگاه معرفی شوند که البته این قانون چندان اجرا نمیشد. با این حال، عراق معتقد بود که این افراد به خرابکار ها و مبارزین کمک نمیکنند.
در ۲۰۰۸، سه نفر از ۵ نفر ایرانی در زندانی در کمپ زندانیان امریکا در عراق نگهداری میشدند. به گفتهی وزارت دفاع امریکا این افراد تحت بازجویی بودند و با توجه به اینکه یک تهدید امنیتی در عراق محسوب می شدند ، برنامهای برای ازاد کردن انها وجود نداشت .
با این حال ، در مارس ،2008 صلیب سرخ با انها دیدار کرد و وضعیت انها را خوب وسلامت اعلام کرد هرچند که خانوادههای این افراد این گزارش ها را قبول نداشتند و نگران بودند که این افراد برای اعترافات دروغین مورد شکنجه قرار گرفته باشند.
آزادی :
در ۹ نوامبر ۲۰۰۷، امریکا دو نفر از بازداشت شدگان را پس از ۳۰۵ روز همراه با ۷ شهروند ایرانی دیگر ازاد کرد. این ۷ نفر دیگر از قسمت های دیگر عراق دستگیر شده بودند و بین ۳ ماه تا ۳ سال در بازداشت بودند.
حمله به مرکز فرماندهی کربلا:
حمله به مرکز فرماندهی کربلا، تهاجم غافلگیرانه ای بشمار می آمد که در ۲۰ ژانویهی ۲۰۰۷ توسط نیروهای عناصر شبه نظامی ، بر ضد قرارگاه مشترک امنیتی واقع در فرماندهی پلیس عراق صورت گرفت. این تهاجم غافلگیرانه ، که ۵ کشته و ۳ زخمی امریکایی بر جای گذاشت، جسورانه ترین و پیچیدهترین عملیات در طول 4 سال از آغاز اشغال عراق لقب گرفت و یکی از معدود دفعاتی است که شبه نظامیان ا، توانسته اند تا نیروهای امریکایی را به اسارت ببرند.
پیش زمینه:
از زمان تهاجم ارتش امریکا در سال 2003 به عراق، استان کربلا، به مانند سایر استان های عراق ، خشونت و درگیری های متعددی را تجربه کرده اندکه نظیر بغداد و الانباررخ نداده بود . این استان اگر چه هرچند مرکز بسیاری حملات بشمار می رفت ، اما بدلیل ماهیت مذهبی آن ، بمباران ها و جنگهای سنگین شهری به مانند فلوجه، موصول رمادی و نجف را تجربه ننموده بود . البته در این میان حوادث نابهنجاری نظیر قتل عام عاشورا در سال ۲۰۰۴ که منجر به کشته شدن بیش از 150 نفر شد(توسط نیروهای القاعده و شورشیان ) نیز بوقوع پیوست . بدین ترتیب تا قبل از ۲۰ ژانویه، تنها ۳۳ نیروی ائتلاف در استان کربلا کشته شدند که حدود ۱ درصد از کل نیروهای مستقر را شامل می شد .
روند حمله:
حمله توسط ۹ تا ۱۲ شبه نظامی که ملبس به یونیفرم نیروهای ارتش ایالات متحده بوده و سواربر دو جیامسی سوبوربان مشکی(همانند خودروهای نظامی امریکا)، و مسلح به تسلیحات امریکایی ،صورت گرفت. البته این گفته ها توسط نیروهای امریکایی رد شده است. به گفتهی یک مسئول عراقی، شبه نظامیان توسط یک شخص با موهای بلوند ، هدایت می شدند و حمله نیز در زمانی صورت گرفت که نیروهای امریکایی در حال اماده سازی برای ترک محل بودند. براساس گزارشات منتشر شده ، حمله در زمانی صورت گرفت که در حدود ۳۰ نیروی امریکایی در ساختمان حضور داشتند.
بعد از عبور از حدود مقر ۳ ایست و بازرسی که توسط نیروهای عراقی برقرار شده بود، شبه نظامیان ،5 خودروهای خود مقابل ساختمان Provisional Joint Coordination Center یا (مرکز هماهنگی مشترک استان کربلا ) موقف نمودند .
سپس به دو گروه تقسیم شدند. گروه نخست در مقابل و گروه دوم پشت ساختمان مستقر شده و به شکل ناگهانی در ابتدا از دو بمب دستساز برای از بین بردن دو خودروی پارک شده در بیرون استفاده کردند. سپس با استفاده از نارنجک ،دو نظامی حاضر در اتاقی که به عنوان سربازخانه یا استراحتگاه مورد استفاده قرار میگرفت را از کار انداختند .
به محض گیر افتادن سربازان عادی ، دو افسر امریکایی ، ستوان یکم جیکوب نوئل فریتز و سروان برایان اسکات فریمن را بازداشت کردند. همچنین براثر تیراندازی های مکرر ،دو سرباز دیگر را در یک هاموی در ورودی مرکز بیرون کشیده و به اسارت در آوردند. بر اثر انفجار نارنجک یک سرباز کشته و سه نفر دیگر به شدت زخمی شده و سه خودروی امریکایی نیز اسیب دیدند. از انجایی که شبه نظامیان فقط امریکایی ها را هدف گرفته بودند، هیچ افسر یا سرباز عراقی در جریان این حمله اسیب ندید.
نهایتا در ساعت ۱۸۰۰، شبه نظامیان مهاجم ، حمله را پایان دادند و با اسرای خود ، ساختمان را به سمت استان شرقی، "استان بابل "ترک نمودند . کمی پس از عبور از رود فرات، مهاجمان که اینک ، توسط بالگردها تعقیب میشدند، ۴ گروگان موجود ار بلافاصله هدف آتش قرار داده و لباسها ، خودروها ، تسلیحات و تجهیزات رها کردند. بعدها ۳ سرباز آمریکایی در حالی که آثار زخم های ناشی از شلیکهای مستقیم در سینه شان دیده می شد ،توسط پلیس عراق در" بوالوان " (روستایی نزدیک به محویل) پیدا شدند. براساس شواهد ، آنها قبلاً به شکل صحرایی و با عجله اعدام شده بودند ، چرا که دوتای انها در حالی که با دستبند به هم متصل بودند در پشت یکی از SUV ها و دیگری بر روی زمین پیدا شده و اگر چه چهارمی با وجود اصابت گلوله به سرش، زنده مانده بوداما قبل از اعزام به بیمارستان در میانه مسیر کشته شد .
در همان روز ، ارتش امریکا اعلام نمود که ۵ نظامی نز در حین دفع حمله کشته شدند، اما گزارش های تکمیلی شامل جزئیات حمله و گروگان گرفته شدن ۴ سرباز، تا یک هفتهی بعد اعلام نشدند.
با این حال ، چهار نفر متهم به دست داشتن در عملیات در ۲۲ ژانویه توسط نیروهای امریکایی و عراقی دستگیر شدند و مغز متفکر عملیات،"اظهر الدومایی" بعدها در ۱۸ می توسط نیروهای امریکای کشته شد.
تایم لاین حمله:
ساعت 1300 بعدازظهر، نیروی عراقی با لباس عجیب بنفش رنگ وارد میشود. ظاهرا این نیروها محافظ فرماندهی ارشد پلیس بغداد هستند که جهت بحث در خصوص تامین امنیت دههعاشورا امده، به این مقر مراجعه نموده بودند .
ساعت 0515 بعد از ظهر، سروان برایان فریمن و ستوان جیکوب فریز در اتاقشان در طبقه اول ساختمان مرکز مشترک(JCC) دیده میشوند. این اخرین باریست که انها را کسی زنده میبیند!
ساعت 0545 بعدازظهر، فرمانده ایستوبازرسی عراقی در بیرون ساختمان مرکز، در خصوص ۸ شورلوت سوبوربان با سرنشینان مسلح که لوله سلاح هایشان از شیشههایشان بیرون است به فرماندهی حاضر در داخل ساختمان بیسیم میزند.
ساعت 0600، ۷ تا از خودرو ها به اولین گیت محوطه میرسند.
افرادی که در خودرو ها هستند، لباس و اسلحههای امریکایی دارند و به زبان انگلیسی به نیروهای عراقی دستور میدهند.
افراد از خودروها به بیرون امده و نیروهای گیت(ایستوبازرسی) را خلع سلاح میکنند. گیت دوم نیز به همین صورت خلع سلاح شده تحت کنترل قرار میگیرد.
ساعت 0605 چهار تا شش تا خودرو ، وارد محوطه میشوند. عدهای از سربازان عراقی بازداشت شده و باقی انها فرار میکنند.
۵ نفر از خودروی اول با سرباز شاول فالتر و جاناتان چیسیم در هامویشان صحبتمیکنند . ظاهراً اعتماد به این گروه ناشناس آنقدر بالاست که فالتر از خودرو پیاده میشود تا بیشتر صحبت کند!
چند ثانیهبعد، باقی افراد نیز رد میشوند و اخرین نفر برمیگردد و با تپانچهاش به پشت سر فالتر شلیک میکند!
نیرویی دیگر به چیسیم شلیک میکند. هردوی انها زندهمیمانند و توسط حمله کنندگان به اسارت گرفته میشوند.
0605 بعد از ظهر، حمله کنندگان وارد ساختمان مرکز میشوند، مستقیم وارد دومین در از سمت راست، اتاق مخابرات میشوند. ۵ سرباز داخل اتاقاند که یکی از انها سعی میکند مانع ورود شود.
یکی از حمله کنندگان لوله اسلحه را بین در قرار میدهد تا با اهرم کردنش در را باز کند، چند تیر هم شلیک میکند و یک نارنجک دستی کوچک ( ظاهراً فلاش بنگ ) به داخل اتاق پرتاب میکند.
سرباز جاناتان میلیکان خودش را روی نارنجک میاندازد و با انفجار ان، جانش را از دست میدهد. سایر سربازان حاضر در اتاق، همچنان مقاومت میکنند تا حمله کنندگان وارد اتاق نشوند.
اتاق کناری شامل فریمن و فریتز مورد حمله قرار گرفته و انها به گروگان گرفته شده اند.
0610 تا 0630 حمله کنندگان دو هاموی پارک شده را در حین خروج از ساختمان منفجر میکنند
نیروهای نظامی حاضر در اطراف ساختمان، با خیال اینکه به انها حمله شده صورتبندی دفاعی میگیرند. نیرویی که لباس بنفش پوشیدهبود، نارنجک یا بمبدستسازی را به سمت انها پرتاب میکند.
حمله کنندگان بین دود و گرد و خاک فرار نموده و پس از خروج از موقعیت ، بیشتر انها به سمت شهر حیلاه در شرق فرار میکنند.
ارتباطات مرکزی، شامل خط تلفن امن بین کربلا و حیلاه از کار افتاده است. نهایتا نیروهای امریکایی از طریق تلفن ماهوارهای شرایط را اطلاع میدهند.
فرار:
0730 بعدازظهر: ۵ خودروی شاسی بلند با سرعت بسیار بالا از ایست و بازرسی شمالی ماهاویل عبور میکنند
0800 بعدازظهر: پلیس عراق، در پایان یک راه بنبست ۵ خودروی شاسیبلند را پیدا میکند. یکی از خودروها بمبگذاری شده، پس انها عقب میکشند و بررسی بیشتر را به عهدهی امریکایی میگذارند.
0837 تیم واکنش سریع شهر حیلاه، ارتش عراق و نیروهای اطلاعاتی به خودروهای رها شده میرسند. بمب ها را خنثی میکنند و دو افسر امریکایی دستبند خورده به هم را پیدا میکنند.
فریمن تنها کسیاست که جان سالم به در برده... او را به بیمارستان میرسانند ولی در انجا جانش را از دست میدهد.
چه کسانی کشته شدند:
تعداد دقیق کشته ها در دسترس نیست! اما این ۵ نفر قطعا کشته شدهاند:
کاپتان برایان فریمن، ۳۱ ساله. گردان ۴۱ ام کمک های مردمی، ویتهال اوهایو
لوتنت جیکوب فریتز، ۲۵ ساله. گردان دوم، دسته ۳۷۷ ام چترباز ادوات، فورت ریچاردسون الاسکا.
سرباز سوم شاون فالتر۲۵ ساله. گردان دوم دسته ۲۷۷ام چتر باز ادوات، فورت ریچاردسون.
اسپشلیست(سرباز دوم محترمانه خودمون تقریبا!) جاناتن چیسیم، ۲۲ ساله. گردان دوم دسته ۲۷۷ام چتر باز ادوات، فورت ریچاردسون.
سرباز سوم جاناتان میلیکان، ۲۰ ساله. گردان دوم دسته ۲۷۷ام چتر باز ادوات، فورت ریچاردسون. مدال نقره برای شجاعت دریافت کرد. او جان ۴ سرباز دیگر در اتاق مخابرات را نجات داد.
منابع:
گزارش ارتش امریکا از تلفات
anchorage daily news archive photos
mcclatchy newspapers
U.S army investigation
منبع : http://www.military.ir/forums/topic/29777-karbala-raid%D8%8C-%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%AC%D8%B3%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%B1/